تا هستیم با هم باشیم
دلم تنگ است ? دلم میسوزد از باغی که میسوزد . نه دیداری ? نه بیداری ? نه دستی از سر یاری . مرا آشفته میدارد چنین آشفته بازاری . . .
نوشته شده در شنبه 87/12/10ساعت
3:5 عصر توسط سمانه . شایان نظرات ( ) | |
:قالبساز: :بهاربیست: |